سخن گفتن از کسی که از محله سرپولک به اوج رسید کار آسانی نیست.مختصرش می شود: مصطفی چمران ساوجی از فعالین سیاسی قبل از انقلاب در آمریکا، فعال نظامی در لبنان، معاون نخستوزیر در امور انقلاب دولت موقت، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، نماینده مردم تهران در اولین مجلس شورای اسلامی، نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع و از فرماندهان جنگهای نامنظم بود که در جبهه جنگ ایران و عراق کشته شد.
برخی مصطفی چمران ساوچی می خوانندش و برخی شهید دکتر مصطفی چمران. او همه این ها هست اما این واژه ها تعریف مناسبی برای او نیست.
مصطفی از آن دست دانشجوهایی بود که همیشه کیمیا هستند، درس خوان و منضبط! شاگرد مهدی بازرگان بود و در چند درس که حتی نوشتن اسمشان هم سخت است، نمره 20 گرفته بود. وی پس از دوران درخشان تحصیل در ایران برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد.
یک وقت باید سراغش را در آمریکا بگیرید یک وقت در لبنان و زمانی هم در وسط میدان کارزار. دکتر چمران از شخصیت انقلابی و مبارزاتی که بارها و بارها به آن پرداخته شده و حتی قرار است فیلمش هم ساخته شود، وی به چیزهایی رسید که برای خیلی از جوانان این روز ها آرزوست.
تحصیل در بهترین دانشگاه های ایران ، دریافت بورس آمریکا، رسیدن به فرماندهی و شغل دولتی و....
جدا از اسطوره سازی هایی که در خصوص ایشان صورت گرفته و تصویری دست نیافتنی از او مجسم ساخته انگار هیچ وقت یک انسان عادی به آن دست نمی یابد واقعا او که بود؟
مدت ها تلاش کردم درکش کنم و پاسخی برای این پرسش ظاهرا ساده بیابم.
دیدم زندگی او چندان هم عجیب و غریب نبوده حتی بعضی وقت ها خیلی هم شبیه جوان های امروز بوده.
چمران در زندگی شخصی یک بار شکست خورد و همسر آمریکایی اش که کمتر در موردش صحبت شده در لبنان طاقتش را از دست داد و به دلیل سختی های زندگی چریکی به آمریکا بازگشت.
چمران هم با غاده همسر لبنانی اش آشنا شد که همه او را می شناسیم و خیلی ها از زبان او شهید را شناختند. اما هیچ وقت نشده کسی پای صحبت های همسر اول شهید چمران در مورد ایشان بنشیند. شاید آنوقت بهتر بتوانیم تصویرش کنیم یا دستکم واقعی تر. مگر می شود بشر خطا نکرده باشد!
با این وجود ایشان باور های عمیقی داشت که فضای آمریکا و فرهنگ زندگی در این کشور که هیچ، جنگ و میل طبیعی بشر به حیات هم نتوانست تغییرش دهد.
در بین لبنانی ها هم چمران کم محبوب نیست. محبوبیت کار ساده ای نیست شاید بتوانیم چند سالی نقش بازی کنیم و عده ای را گول بزنیم اما برای سالها نمی توان دیگران را فریفت و در قلب شان جا باز کرد.
تصویر آقا مصطفی هنوز هم بر سر در خیلی از نهاد های حزب الله در جنوب لبنان دیده می شود.
خیلی تلاش کردم یک لیست از دلایل محبوبیت و موفقیت او تهیه کنم اما دیدم هرچه بنویسم همه او هستند و نیستند. پس فقط باید گفت مصطفی چمران در روزگار هویت گریزی و زمانی که هیچ کس نمی داند کیست وچه می خواهد،روزگاری که خیلی ها ادعای باور مند بودن و دینداری می کنند اما از دین بویی نبرده اند، بحث از اخلاق و اخلاق مداری می کنند و به تحصیلاتشان فخر می فروشنداما ازهمه این ها بی بهر ه اند.فقط خودش بود. خود خودش و حاضر نشد برای هیچ چیز فرد دیگری باشد.
همین شد که همه باورش کردندو خیلی ها به او عشق می ورزند.